توصیه‌های اندیشکده آمریکایی به مناسبت سالگرد جنگ دوم قره‌باغ/ نسخه‌پیچی خطرناک بنیاد هریتج برای دور زدن ایران و روسیه / آمریکا باید در قفقاز جنوبی مداخله کند

 

آذربایجان آمریکا

فروپاشی روابط میان غرب و مسکو و تهران بدان معناست که روسیه و ایران جزو گزینه‌های عملی برای جریان آزادانه تجارت و انرژی میان شرق و غرب نیستند. حفظ دسترسی به دهانه گنجه برای راهبرد آمریکا اهمیت دارد.

سرویس جنگ نرم مشرق - بنیاد هریتج در گزارشی به قلم لوک کافی مدیر مرکز سیاست خارجی این اندیشکده آمریکایی نوشت: ‌آذربایجان مرزهای خود که در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته شده‌اند را احیا کرده و همچنان نقش یک رهبر اقتصادی منطقه‌ای را در قفقاز جنوبی ایفا خواهد کرد. آذربایجان می‌تواند در آینده به مثابه یک منبع مهم انرژی برای اروپا باشد و اروپا را از گزینه‌ای عملی برای جایگزین‌سازی گاز روسیه برخوردار سازد. آذربایجان در حال حاضر در تلاش است تا میان روابطش با غرب و روسیه موازنه برقرار کند. این کشور در مقیاس منطقه‌ای به دنبال آن بوده تا میان روسیه و ایران تعادل برقرار کند و در عین حال در تلاش است تا خودمختاری یا استقلال خود را تا حد امکان حفظ کند. در شرایطی که رقابت میان قدرت‌های بزرگ در گوشه و کنار دنیا بالا گرفته است، آمریکا باید بر میزان تعاملات خود با آذربایجان بیفزاید.


مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه می‌خوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارش‌ها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


نسخه‌پیچی خطرناک بنیاد هریتج برای دور زدن ایران و روسیه / آمریکا باید در قفقاز جنوبی مداخله کند

پیروزی آذربایجان واقعیت ژئوپلیتیکی جدیدی را رقم زده است

هفته جاری نخستین سالگرد آغاز جنگ دوم قره‌باغ میان آذربایجان و ارمنستان است. جنگ در اوایل ماه نوامبر ۲۰۲۰ پایان گرفت و ارمنستان و جدایی‌طلبان تحت حمایت این کشور مغلوب ارتش آذربایجان شدند که از آموزش و تجهیزات بهتری برخوردار بود. آذربایجان توانست مرزهای خود که در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته شده‌اند را احیا کند و به اشغال تقریباً سه دهه‌ای ارمنستان پایان دهد. روسیه پادرمیانی کرد و یک توافق آتش‌بس را روز ۹ نوامبر رقم زد. در قالب بخشی از توافق، روسیه نیروی صلح‌بانی کوچکی را در منطقه به لحاظ قومی ارمنی‌نشین ناگورنو ـ قره‌باغ مستقر نمود.

اکنون یک سال پس از جنگ، مشخص شده که پیروزی آذربایجان واقعیت ژئوپلیتیکی جدیدی را در قفقاز جنوبی و منطقه خزر رقم زده است و سیاست‌گذاران آمریکایی باید بر این نکته واقف باشند. آذربایجان در یک منطقه راهبردی واقع شده است، جایی که بسیاری از منافع ژئوپلیتیکی آمریکا با یکدیگر تلاقی می‌یابند. آمریکا اگر در موضوع رقابت میان قدرت‌های بزرگ جدی باشد، روابط با باکو را بهبود خواهد بخشید و در این راستا بر تعداد بازدید مقامات ارشد خود از آذربایجان خواهد افزود؛ حضور دیپلماتیک خود را در آن کشور افزایش خواهد داد؛ در راستای ارتقای امنیت انرژی کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس با آذربایجان همکاری خواهد کرد؛ و از پروژه‌های تجاری، اقتصادی، و انرژی در سطح منطقه که هر دوی ارمنستان و آذربایجان را در بر می‌گیرند، حمایت به عمل خواهد آورد.

پنج موضوع که برای منافع ملی آمریکا حائز اهمیت هستند

در خصوص بسیاری از چالش‌های پیش روی آمریکا در گوشه و کنار دنیا، آذربایجان یک کشور مهم به شمار می‌رود، هرچند اغلب نادیده گرفته می‌شود. سیاست‌گذاران آمریکایی هنگام تدوین رویکرد آمریکا در قبال آذربایجان باید پنج موضوع را مدنظر قرار دهند:

۱- امنیت انرژی کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس. هرگاه که اروپا از میزان وابستگی خود به نفت و گاز روسیه می‌کاهد، کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس از این موضوع منفعت می‌برند. آذربایجان در این خصوص جایگزین مهمی برای روسیه قلمداد می‌شود. کریدور گاز جنوبی مثال خوبی در این زمینه است. اگر خط لوله گاز ترانس ـ خزر محقق گردد، آذربایجان نقش حتی پررنگ‌تری در متنوع‌سازی منابع انرژی اروپا و فاصله‌گیری از روسیه ایفا خواهد کرد.

۲- موقعیت ژئواستراتژیک در بستر رقابت میان قدرت‌های بزرگ. در سرزمین پهناور اوراسیا، همه فعالیت‌های تجاری و ترانزیتی در مقطعی ناگزیر باید از طریق یکی از سه کشور روسیه، آذربایجان، یا ایران انجام گیرند. فروپاشی روابط میان غرب و مسکو و تهران بدان معناست که روسیه و ایران جزو گزینه‌های عملی برای جریان آزادانه تجارت و انرژی میان شرق و غرب نیستند. گلوگاه تجاری مطلوب‌نظر همانا «دهانه گنجه» نام دارد ــ برگرفته از نام شهر گنجه دومین شهر بزرگ آذربایجان که در میانه این مسیر عبور باریک واقع شده است. حفظ دسترسی به دهانه گنجه نزد هرگونه راهبرد آمریکا در منطقه حائز اهمیت است.

۳- روابط با اسرائیل. آذربایجان ثابت کرده که در خصوص یک موضوع ژئوپلیتیکی حساس دیگر نیز شریک قابل اتکایی برای آمریکاست. این موضوع همانا اسرائیل است. آذربایجان اگرچه دارای جمعیت اکثراً مسلمان است، اما یک جامعه سکولار به شمار می‌رود و روابط تنگاتنگی با اسرائیل دارد. شهر قیرمیزی قصبه واقع در کشور آذربایجان تنها شهر تماماً یهودی‌نشین دنیا در خارج از اسرائیل انگاشته می‌شود. آذربایجان همچنین ۴۰ درصد نفت خود را در اختیار اسرائیل می‌گذارد.

۴- مصاحب دیپلماتیک مهم. باکو اغلب میزبان نشست‌های دیپلماتیک سطح بالا و حساس است. آذربایجان طی سال‌های اخیر شماری از نشست‌های رده بالا میان سران نظامی آمریکا و روسیه را میزبانی کرده است. این نشست‌ها با توجه به سردی روابط میان آمریکا و روسیه به ویژه مفید و سودمند هستند. این نشست‌ها یک فرصت غیرسیاسی برای آمریکا رقم می‌زنند تا در خصوص مسائلی نظیر چگونگی جلوگیری از بروز حوادث نظامی در سوریه در سطح مقامات نظامی به بحث و گفتگو بپردازد.

۵- اهمیت کلیدی نزد آسیای میانه. آذربایجان اگرچه جزو کشورهای آسیای میانه نیست، اما به دلایل اقتصادی، تجاری، تاریخی، و ترانزیتی به مثابه دروازه ورود به منطقه نزد کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس به شمار می‌رود. این امر به ویژه با توجه به اهمیت دهانه گنجه مصداق می‌یابد. باکو همچنین روابط نزدیکی با بسیاری از جمهوری‌های آسیای میانه، به ویژه قزاقستان و ترکمنستان دارد ــ دو کشوری که می‌توانند در راستای رفع نیازهای اروپا در حوزه انرژی بسیار حائز اهمیت باشند.

نسخه‌پیچی خطرناک بنیاد هریتج برای دور زدن ایران و روسیه / آمریکا باید در قفقاز جنوبی مداخله کند

واقعیت ژئوپلیتیکی جدید

پیروزی آذربایجان در جنگ دوم قره‌باغ واقعیت ژئوپلیتیکی جدیدی را در قفقاز جنوبی و منطقه خزر رقم زده است. این پیروزی همچنین نشان داد که «شیوه قدیمی» نگرش به منطقه دیگر کاربرد ندارد. هرچه که سیاست‌گذاران آمریکایی این واقعیات جدید را زودتر به رسمیت بشناسند و درک کنند، این امر برای منافع آمریکا بهتر خواهد بود. واقعیت ژئوپلیتیکی جدید فرصت‌های تازه‌ای را برای آمریکا به وجود می‌آورد:

- ایران در منطقه ضعیف‌تر استتهران شاهد یک واقعیت ژئوپلیتیکی جدید در مرزهای شمالی خود است، واقعیتی که در قالب آن آذربایجان دل و جرئت پیدا کرده و ارمنستان تضعیف شده است. ارمنستان طی سال‌ها روابط گرمی با تهران داشته است. روابط میان ایران و آذربایجان دوستانه و صمیمی است، اما تنش‌هایی در پس این ظاهر دوستانه مشاهده می‌شوند.

- روابط میان مسکو و باکو در ظاهر دوستانه اما در باطن تیره است. آذربایجان یک سیاست خارجی عملگرایانه در قبال روسیه در پیش گرفته است، سیاستی که در قالب آن باکو میان تمایل خویش در خصوص استقلال از سازمان‌های تحت حمایت مسکو و حفظ روابط صمیمانه با روسیه تعادل برقرار می‌کند. با این حال، روابط آذربایجان با روسیه طی یک سال گذشته تیره و تار گردیده است.

- آشتی میان ترکیه و اسرائیل با وساطت آذربایجان امکان‌پذیر است. اسرائیل و آذربایجان دارای روابط راهبردی با یکدیگر هستند. روابط میان ترکیه و آذربایجان حتی از این هم نزدیک‌تر است و بر پایه شعار «یک ملت با دو کشور» شکل گرفته است. طی سال گذشته شنیده شده که الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان در پس پرده تلاش دارد تا روابط تیره میان ترکیه و اسرائیل را به روال سابق بازگرداند. این امر به نفع منافع آمریکا در خاورمیانه و خارج از آن است.

- پروژه‌های جدید منطقه‌ای در حوزه‌های انرژی، تجارت، و اقتصاد اکنون امکان‌پذیرند. اکنون که اشغالگری ارمنستان پایان یافته است. فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌های اقتصادی و تجاری در سطح منطقه به وجود آمده‌اند. آمریکا باید بر روی افزایش سرمایه‌گذاری خارجی، بهبود اوضاع اقتصادی از طریق ارتقای آزادی‌های اقتصادی، و گسترش پیوندهای تجاری در قفقاز جنوبی تمرکز کند.

نسخه‌پیچی خطرناک بنیاد هریتج برای دور زدن ایران و روسیه / آمریکا باید در قفقاز جنوبی مداخله کند

توصیه‌هایی برای آمریکا

وضعیت ژئوپلیتیکی فرصتی برای آمریکا به وجود آورده تا روابط با آذربایجان را تقویت کند. علائم دریافتی از منطقه قفقاز جنوبی بیش از هر زمان دیگری واضح و شفاف هستند. اکنون که روابط میان باکو و مسکو به سردی گراییده است، آمریکا باید وارد عمل شود. آمریکا باید روابط عملگرایانه با آذربایجان را بر پایه منافع راهبردی و منطقه‌ای متقابل دنبال کند. آمریکا باید:

- دیدار رئیس‌جمهور خود از قفقاز جنوبی را ترتیب دهد. هیچکدام از رؤسای جمهور آمریکا در دوران زمامداری از آذربایجان یا ارمنستان دیدن نکرده و فقط یکی از رؤسای جمهور این کشور، یعنی جورج بوش پسر، از گرجستان دیدن کرد. وقت آن رسیده که در این خصوص تغییری ایجاد شود. دیدار رئیس‌جمهور آمریکا حاوی پیام محکمی دال بر اهمیت منطقه نزد آمریکا خواهد بود.

- حضور خود در آذربایجان را مشهودتر سازد.  اگرچه جان بولتون مشاور امنیت ملی وقت آمریکا در سال ۲۰۱۸ به باکو سفر کرد، اما هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا آخرین مقام آمریکایی در سطح کابینه بود که در سال ۲۰۱۲ از کشورهای منطقه قفقاز جنوبی بازدید کرد. دیدار چند مقام رده بالای آمریکا روش آسان و نمادینی برای آغاز تعامل مجدد با منطقه است.

- با لحاظ نمودن آذربایجان، گروه C۵+۱ (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان، و ازبکستان بعلاوه آمریکا) را به C۵+۲ تبدیل کند.  آمریکا در راستای تعامل موفق با آسیای میانه باید آذربایجان را نیز لحاظ کند. گروه C۵+۱  یک ابتکار تحت رهبری آمریکاست که در سال ۲۰۰۷ ایجاد شد. هدف اصلی این ابتکار همانا ایجاد یک بستر چندجانبه برای پنج جمهوری آسیای میانه و آمریکا به منظور برقراری ارتباط است. آذربایجان جزو کشورهای آسیای میانه نیست، اما به دلایل اقتصادی، فرهنگی، تجاری، تاریخی، و ترانزیتی به مثابه دروازه ورود به منطقه نزد کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس قلمداد می‌شود. این امر به با توجه به اهمیت دهانه گنجه مصداق می‌یابد. آذربایجان باید در این گروه لحاظ شود.

- حضور دیپلماتیک در گنجه داشته باشد. حضور دیپلماتیک آمریکا در قالب کنسولگری یا دفتر نمایندگی کنسولی ارزشمند است. گنجه نه تنها به لحاظ راهبردی در سرزمین پهناور اوراسیا واقع شده است، بلکه دومین شهر بزرگ آذربایجان نیز به شمار می‌رود. افتتاح کنسولگری آمریکا نشان خواهد داد که آمریکا منطقه را متناسب با نقش آن نزد منافع جهانی‌اش جدی می‌گیرد. بعلاوه، حضور دیپلماتیک موجب تعمیق آگاهی دولت آمریکا از وضعیت منطقه می‌شود، امری که در نبود کنسولگری امکان‌پذیر نیست.

- از احداث خط لوله گاز ترانس خزر حمایت سیاسی کند. با تکمیل خط لوله گاز نورداستریم ۲، اروپا بیش از هر زمان دیگری نیازمند جایگزین‌هایی برای گاز روسیه است. خط لوله گاز ترانس خزر می‌تواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند.

- از احداث زیرساخت‌های منطقه‌ای جدید در حوزه ترانزیت و انرژی که ارمنستان را شامل می‌شوند، حمایت سیاسی به عمل بیاورد. اکنون وقت آن است که صلح پایدار میان ارمنستان و آذربایجان برقرار شود. در گذشته، ارمنی‌ها و آذربایجانی‌ها با یکدیگر تجارت می‌کردند و در صلح و صفا می‌زیستند. نیازی به گفتن نیست که منطقه قفقاز جنوبی به‌واسطه منازعه ناگورنو ـ قره‌باغ از میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی محروم شده است. صلح پایدار میان ارمنستان و آذربایجان می‌تواند به نفع کل منطقه قفقاز جنوبی باشد.

- آذربایجان را در خلوت به دوری از سازمان‌های تحت سلطه روسیه تشویق کند. اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی که توسط روسیه ایجاد شده‌اند، ساختارهای واپسگرایانه‌ای هستند که صرفاً منافع روسیه را تأمین می‌کنند و منافع دیگر کشورهای عضو را نادیده می‌گیرند. آمریکا باید در خلوت کشورهای منطقه را به حفظ روابط دوستانه اما نه چاپلوسانه با مسکو تشویق و آنهایی که از پیوستن به سازمان‌های تحت سلطه روسیه خودداری می‌ورزند را تحسین کند.

- کمک نظامی و امنیتی به همه متحدان خود در منطقه ارائه دهد.  تصمیم دولت آمریکا در خصوص ارائه کمک‌های نظامی به یک کشور دیگر باید مبتنی بر منافع امنیتی آمریکا باشد، نه برخی گروه‌های فشار که در کنگره لابی‌گری می‌کنند. قسمت ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی مانع غیرمنصفانه‌ای است که از اقدام در راستای منافع امنیتی آمریکا جلوگیری به عمل می‌آورد.

نسخه‌پیچی خطرناک بنیاد هریتج برای دور زدن ایران و روسیه / آمریکا باید در قفقاز جنوبی مداخله کند

آذربایجان به مثابه یک منبع جایگزین مهم انرژی برای اروپا در آینده

اندیشکده هریتج در پایان نتیجه‌گیری کرد: آذربایجان همچنان به‌عنوان یک رهبر اقتصادی در قفقاز جنوبی و یک بازیگر مهم در منطقه دریای خزر به ایفای نقش ادامه خواهد داد. اگر آمریکا سیاست‌های صحیحی در پیش گیرد، آذربایجان همچنین می‌تواند به مثابه یک منبع جایگزین مهم انرژی برای اروپا در آینده باشد. آمریکا در حال حاضر شاهد آن است که آذربایجان در خصوص جایگاه خود در منطقه محتاطانه‌تر و هوشمندانه‌تر عمل می‌کند. در سطح جهانی، آذربایجان در تلاش است تا میان روابط خود با غرب و روسیه موازنه برقرار کند. در مقیاس منطقه‌ای، آذربایجان به دنبال آن بوده تا میان روسیه و ایران تعادل به وجود بیاورد و در عین حال تلاش می‌کند تا حد امکان خودمختاری یا استقلال خود را حفظ کند. در شرایطی که رقابت میان قدرت‌های بزرگ در گوشه و کنار دنیا بالا گرفته است، آمریکا باید بر میزان تعاملات خود با آذربایجان بیفزاید.  

آخرین ویرایش: 1400/07/16
 
 
 
دیدگاه خود را بیان کنید.