تیمی که از ۱۰ هزار کیلومتر دورتر کشوری گمشده را نمایندگی میکند
تیمی که از ۱۰ هزار کیلومتر دورتر کشوری گمشده را نمایندگی میکند
سدریک جوزف، دروازهبان تیم ملی جزایر چاگوس بیشتر اوقات، حتی روزهایی که مسابقه ندارد، با پیراهن تیم ملی در شهر زادگاهش، کراولی در غرب استان ساسکس انگلستان، قدم میزند.
او میگوید: «حتی وقتی به تمرین نمیروم، پیراهنم را میپوشم و به آن افتخار میکنم. مردم اغلب در مورد آن میپرسند، برخی حتی نام کشورم را هم نشنیدهاند. تاریخ کشورم را برای آنها میگویم و توضیح میدهم که این جزیره بهشت روی زمین است.»
با این حال، جوزف ۱۹ ساله هرگز پایش را به سرزمینی که آن را نمایندگی میکند، نگذاشته است.
مادربزرگ جوزف در جزایر چاگوس، مجمع الجزایری در اقیانوس هند به دنیا آمد. اما در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، بریتانیا کل جمعیت آن را بیرون کرد تا یک پایگاه هوایی نظامی مشترک با آمریکا در آن دایر کند. بسیاری از ساکنان به جزیره موریس فرستاده شدند، جایی که جوزف در آن متولد شد. اما دل مادربزرگش با کشورش باقی ماند و همه عمر درد اخراج به دست بریتانیاییها را تحمل کرد.
این روایت تیم ملی فوتبالی است که تلاش میکند داستان نیاکان خود را زنده نگه دارد و وطن گمشدهاش را ده هزار کیلومتر دورتر نمایندگی کند.
اولین تیم ملی جزایر چاگوس حدود دو دهه پیش در کراولی، جایی که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت سه هزار نفری آن ساکن هستند، تأسیس شد و به «اناف بورد»، نهاد بینالمللی تیمهای ملی فوتبال که عضو فیفا نیستند، پیوست.
برای مدتی، این تیم در یک لیگ محلی شرکت کرد، همچنین گهگاه بازیهای دوستانهای را با تیمهایی مانند رئاتیا (استانی از امپراتوری روم در اروپای مرکزی) و سیلند (کشوری کوچک و ناشناخته که ادعا میکند سکوی دریایی در سواحل سافولک دارد) انجام میداد. اما به دلیل مشکلات مالی بسیار، این تیم منحل شد.
سپس در سال ۲۰۱۳، فردی به نام سابرینا جین فدراسیون فوتبال چاگوس را تشکیل داد.
پدر جین در جزیره مرجانی پروس بانهوس بزرگ شده و در هفده سالگی به موریس رفته بود. او همیشه قصد داشت به خانه بازگردد، اما هرگز این فرصت را پیدا نکرد. دخترش، جین، در موریس بزرگ شد و در سال ۲۰۰۶ به کراولی در انگلستان نقل مکان کرد. جین بلافاصله پس از آن رئیس شعبه بریتانیای پناهندگان چاگوس شد.
پدر او، مانند مادربزرگ جوزف، به کلی از صحبت در مورد دوران کودکی خود اجتناب میکرد.
جوزف که در سال ۲۰۱۶ به بریتانیا نقل مکان کرد، میگوید: «دوست داشتم بدانم چه اتفاقی افتاده است، اما آنها از صحبت در مورد دوران کودکیشان خودداری میکنند، زیرا آسیب روحی بسیاری دیدهاند. این را به وضوح در اشکهای مادربزرگم میدیدم.»
بریتانیا هنگام اعطای استقلال موریس در سال ۱۹۶۸ همچنان بر حفظ حاکمیت بر جزایر چاگوس اصرار داشت. آنها جمعیت محلی (بین ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر تخمین زده شده است) را به سیشل، موریس یا بریتانیا فرستادند. بسیاری از آنها گرفتار فقر شدید و تبعیض شدند.
به گفته مقامات موریس، آنها در سال ۱۹۶۵ مجبور شدند در ازای استقلال خود چاگوس را واگذار کنند اما همواره مدعی مالکیت براین مجمعالجزایر بودهاند.
عالیترین دادگاه سازمان ملل متحد در حکمی غیرالزامآور اما به اتفاق آرا، بر غیرقانونی بودن اشغال جزایر چاگوس توسط بریتانیا رای داد. اما بریتانیا با وجود این حکم، همچنان از واگذاری این جزایر به موریس امتناع کرده و گفته تنها زمانی این جزایر را پس خواهد داد که دیگر برای اهداف دفاعی مورد نیاز نباشند.
جین در سال ۲۰۱۱ در سفری که دولت بریتانیا سازماندهی کرده بود، از جزایر چاگوس بازدید کرد، سفری هم تلخ هم شیرین.
او میگوید: «وقتی برای اولین بار پایم را در جزیره گذاشتم، حتی با وجود آنکه آنجا به دنیا نیامدهام، سرزمین مادری را حس کردم و بسیار غمگین شدم.»
به گفته جین، یکی از دردناکترین لحظات این سفر، بازدید از گورستانی بود که اجدادش در آن دفن شده بودند: «بسیار غمانگیز است که هیچ کس از آن مراقبت نمیکند. اما در [جزیره] دیگو گارسیا، گورستان سگهای نظامیان نیروی دریایی آمریکا را میبینید.»
هدف جین از تشکیل تیم فوتبال، راهی برای احیای هویت افراد اهل چاگوس بود. اوایل جذب بازیکنان کافی برای حضور در تمرینات سخت بود، اما وقتی خبر تشکیل تیم پخش شد، به سرعت شکل گرفت و مرتب بازی میکردند.
در سال ۲۰۱۴ مقابل سومالیلند ۱-۱ مساوی کردند و سال بعد ۴-۱ از پنجاب شکست خوردند. صدها نفر از جامعه چاگوسیان در بازیهای خانگی که در کراولی برگزار میشد، شرکت میکردند.
در سال ۲۰۱۶ بزرگترین لحظه فرا رسید و آنها در جام جهانی کونیفا در آبخازیا (بخشی از گرجستان) شرکت کردند. کونیفا یا کنفدراسیون اتحادیههای مستقل فوتبال اقلیتها، مردمان بدون تابعیت و کشورها و مناطق غیروابسته به فیفا را تحت پوشش قرار میدهد، تیمهایی مانند جزیره مان، کردستان و قبرس شمالی.
جزایر چاگوس در هر چهار بازی خود شکست خورد، از جمله شکست سنگین مقابل آبخازیا و ارمنستان غربی. ایوانوف لئونسه مدافع ۲۶ ساله تیم میگوید: «با وجود شکست، حضور در این مسابقات برای ما نوعی موفقیت بود. زمانی که به آبخازیا رفتیم، بسیاری از مردم حتی نام ما را نشنیده بودند اما این مسابقات باعث شد ما را بشناسند.»
«میخواهیم بگوییم اهل کجا هستیم و آنچه را که ما و خانوادههایمان از سر گذراندهایم، نشان دهیم. یکی از راههایی که میتوانیم هویت خود را نشان دهیم، فوتبال است.»
«رفتار مردم و برخوردی که با ما داشتند، مانند یک جام جهانی واقعی بود با کشورهای ناشناخته. این بهترین خاطره من بود.»
اما با وجود شرکت در این مسابقات، نتایج تیم بهتر نشد. در سال ۲۰۱۸، جزایر چاگوس مقابل تیمهای یورکشایر، باراوا (تیمی که نماینده مردم سومالی در بریتانیا است)، ماتابلند (بخشی از زیمبابوه) و تووالو شکست خوردند. سال بعد مقابل تیم محلی ساری پیروز شدند، اما برابر تیمهای کاسکادیا (منطقهای در ایالات متحده و کانادا)، جرسی و کورنوال شکست خوردند.
سپس در سال ۲۰۱۹، جیمی فرار، با سابقه هدایت باشگاههای نیمه حرفهای محلی، به عنوان سرمربی برگزیده شد. در ابتدا برخی از اعضای جامعه شک داشتند.
فرار میگوید: «وقتی به این تیم رفتم، چون سفیدپوست و بریتانیایی بودم، بسیاری میگفتند، او به دنبال چیست؟»
«در ابتدا این شک وجود داشت زیرا جامعه چاگوسیان بسیار بسته است. بنابراین به سابرینا و بازیکنان قول دادم اتحادیه فوتبال انگلیس را با ساختار و زیرساختهای بهتر ترک کنم و تمام تمرکزم را روی این تیم بگذارم.»
نتایج رفته رفته بهتر شد و آنها پارسال به بزرگترین دستاورد خود رسیدند. آنها در فینال مسابقات جهانی اتحاد فوتبال، باراوا را در ضربات پنالتی شکست دادند و قهرمان شدند.
فرار میگوید: «در تمام مسابقات جشن بود با ساز و آواز و رقص. مسابقه آخر را هرگز فراموش نمیکنم. یادم میآید وقتی سوت پایان بازی پس از آخرین پنالتی زده شد، به خودم گفتم، بالاخره موفق شدیم».
با وجود این موفقیتها، آنها همچنان گرفتار مشکلات بسیاری بودند، از جمله مشکلات مهاجرتی برخی از بازیکنان. فرار میگوید: «چند بازیکن ما را به یک مرکز نگهداری در گتویک فرستادند و مجبور شدیم هزاران پوند جمعآوری کنیم تا برای آنها وکیل بگیریم و آزادشان کنیم.»
در سال ۲۰۰۲، قانون سرزمینهای خارج از بریتانیا، به چاگوسیهایی متولد سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۲ و ساکن بریتانیا تابعیت داد. وزارت کشور نیز اعلام کرد که فرزندان چاگوسیهایی که در این جزایر متولد شدهاند و قبلاً شهروند قلمرو خارج از بریتانیا یا بریتانیا نبودهاند، میتوانند برای تابعیت بریتانیایی درخواست دهند. بسیاری از این فرصت استفاده کرده و به امید زندگی بهتر به بریتانیا نقل مکان کردند زیرا در موریس با مشکلاتی مواجه شده بودند.
دیمین رمزامی در سال ۲۰۰۶ و در سیزده سالگی از موریس به بریتانیا آمد. پدربزرگش از کسانی بود که از جزایر چاگوس رانده شده بودند. اما دیمین تا نوجوانی حتی نمیدانست اهل چاگوس است. پس از سالها بازی برای تیمهای نیمهحرفهای در اطراف لندن، فرار سرانجام موفق شد او را متقاعد کند که به تیم جزایر چاگوس بپیوندد.
دیمین که احساس میکند دولت بریتانیا جامعه چاگوسیها را ناامید کرده، میگوید: «هنوز هم مانند شهروند درجه دوم با ما رفتار میشود و بسیاری از ما برای تأمین مخارج زندگی مشکل داریم».
او بر این باور است که بریتانیا باید به نوادگان کسانی که از جزایر بیرون رانده شدهاند، غرامت یا مسکن بدهد: «در اینجا با هیچکدام از شهروندان بریتانیایی دیگر در یک سطح نیستیم. ما انتخاب نکردهایم که این اتفاق بیفتد. شاید اگر به جزایر چاگوس برمیگشتیم، کمی زمین داشتیم اما اینجا هیچ چیزی نداریم. فقط منتظرند که ما محو شویم.»
«پدربزرگ ۸۲ ساله من در حال مرگ است، مادربزرگم به تازگی فوت کرده است. چند نفر از مردم بومی ما بدون دریافت غرامت از دنیا رفتهاند؟ من سی ساله هستم و غیر از یک گذرنامه بریتانیایی، هیچ ندارم. بدون دریافت غرامت، زندگی ما در اینجا فرقی با زندگی در موریس ندارد.»
«پسرم اکنون دو ساله است. وقتی به پانزده یا شانزده سالگی برسد، هیچکدام از اینها را به خاطر نخواهد آورد. من این را در برادران کوچکم میبینم، آنها چیزی در مورد چاگوس نمیدانند. همانطور که نسلها تغییر میکنند، ما هم انگار در حال محو شدن هستیم.»
«وجود تیم فوتبال به این دلیل مهم است که جلوی محو شدن جامعه ما را میگیرد.»
برخی از اعضای جامعه چاگوسی آرزو دارند روزی بتوانند به جزایرشان بازگردند، البته برخی هم میخواهند در بریتانیا باقی بمانند.
جوزف میگوید اگر فرصتی پیدا کند، به خانه اجدادش نقل مکان میکند: «با خوشحالی به آنجا خواهم رفت. مادربزرگم میگوید آنجا هیچ استرسی وجود نداشت و همه یک خانواده بزرگ بودند.»
اما فعلا او خوشحال است که دروازهبان تیم جزایر چاگوس است: «هر بار که بازی میکنم، از پوشیدن دستکش دروازهبانی با نقش پرچم چاگوس احساس خوبی پیدا میکنم و بیاندازه به آن افتخار میکنم.»